مردن. (یادداشت به خطمؤلف) : تا سلیمان فرمان یافت هیچ خلق به گور وی نرسید مگر دو تن، نام یکی عفان و آن دیگری بلوقیا بود. (تاریخ بلعمی). پنج سال و نه ماه خلیفه بود و به سامره فرمان یافت. (تاریخ بلعمی). (نمرود) چون هزار و چهارصد سال بزیست فرمان یافت. (تاریخ بلعمی). ناتوان شد و دیگر شب فرمان یافت. (تاریخ بیهقی). چون خوارزمشاه فرمان یافت ممکن نشد تا تابوت و جزآن ساختن. (تاریخ بیهقی). هارون سه روز بزیست و روزشنبه فرمان یافت. (تاریخ بیهقی). وی را پسری آمد و فرمان یافت. (قصص الانبیاء). پادشاهی جهان سیزده سال و چند ماه بکرد و فرمان یافت. (ابن بلخی). پس شیرویه آن را بیافت و بخورد و فرمان یافت. (ابن بلخی). از بیماری خلاص یافت و فرمان یافت. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
مردن. (یادداشت به خطمؤلف) : تا سلیمان فرمان یافت هیچ خلق به گور وی نرسید مگر دو تن، نام یکی عفان و آن دیگری بلوقیا بود. (تاریخ بلعمی). پنج سال و نه ماه خلیفه بود و به سامره فرمان یافت. (تاریخ بلعمی). (نمرود) چون هزار و چهارصد سال بزیست فرمان یافت. (تاریخ بلعمی). ناتوان شد و دیگر شب فرمان یافت. (تاریخ بیهقی). چون خوارزمشاه فرمان یافت ممکن نشد تا تابوت و جزآن ساختن. (تاریخ بیهقی). هارون سه روز بزیست و روزشنبه فرمان یافت. (تاریخ بیهقی). وی را پسری آمد و فرمان یافت. (قصص الانبیاء). پادشاهی جهان سیزده سال و چند ماه بکرد و فرمان یافت. (ابن بلخی). پس شیرویه آن را بیافت و بخورد و فرمان یافت. (ابن بلخی). از بیماری خلاص یافت و فرمان یافت. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
زنهار یافتن. در کنف حمایت کسی درآمدن. (فرهنگ فارسی معین) : تا امان یابد بمکرم جانتان ماند این میراث فرزندانتان. مولوی. جبر خفتن در میان رهزنان مرغ بی هنگام کی یابد امان. مولوی. اگر بر جفا پیشه بشتافتی کی از دست قهرش امان یافتی ؟ سعدی (بوستان) ، استواری و دیانت، کارگزاری و گماشتگی. عمل وشغل عامل و گماشته از جانب دیگری. (ناظم الاطباء)
زنهار یافتن. در کنف حمایت کسی درآمدن. (فرهنگ فارسی معین) : تا امان یابد بمکرم جانتان ماند این میراث فرزندانتان. مولوی. جبر خفتن در میان رهزنان مرغ بی هنگام کی یابد امان. مولوی. اگر بر جفا پیشه بشتافتی کی از دست قهرش امان یافتی ؟ سعدی (بوستان) ، استواری و دیانت، کارگزاری و گماشتگی. عمل وشغل عامل و گماشته از جانب دیگری. (ناظم الاطباء)